چه بگویم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دلــنوشته های مــن

چه سخت است منتظر قاصدک بودن در جاده ای که هیچ بادی نمی وزد...

نمی دانم چه بگویم 

این روز ها خانه هایمان بزرگتر اما صفای آنها کمتر شده،ای کاش باز هم دوباره در کنار هم در کنار کرسی پای حرف های مادربزرگ هایمان می نشستیم .ای کاش...

من از این هراسانم که چندی دیگر حتی مادر و پدر هایمان را هم نشناسیم.

آری صمیمت از میان ما رخت بسته و رفته .

شاید از چیزی ناراحت شده باشد...

شاید علتش پول باشد """پــــــــــــــــول""""

آنقدر ما زمینیان به پول دلبسته ایم که دیگر به خودمان هم رحم نمی کنیم ...

شاید هم علت چیزی دیگر باشد:

زمین علامه بر جاذیه زمین خاصیتی دیگر هم دارد : ارزسمند ترین چیز هایمان را می گیرد و به جایش به ما چند کیسه پر پول تحویل می دهد!

معامله ی خوبی است : عشق را جای نفرت؛ دوستان و رفیقان و خانواده را جای پول بگیرد.

اما در عجبم از ما آدمیان که چرا تا کنون متوجه این حیله نشده ایم؟

نمی دانم دیگر چه بگویم؟

نویسنده:خودم



نظرات شما عزیزان:

مهتاب
ساعت13:20---5 دی 1392
واقعا درس می گی .=
آفرین خیلی وبلاگ خوبی داریDD


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ برچسب:,

] [ ] [ یاسی ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه